تکنیک ضد خجالت

مقدمه لازم نیست. این تیتر، خودش گویاست. به جای مقدمه، تنها از دوستان خوبم می خواهم که هنگام اجرای این دستورالعمل ها، با یکی دو شکست، میدان را خالی نکنند. تسلط بر تکنیک های ضدخجالت و کسب مهارت های معاشرتی، مثل کسب سایر مهارت ها، نیازمند پشتکار و تمرین مداوم است. به همین سادگی .روشها:

روی یک هنر متمرکز شوید و آنرا یاد بگیرید..

نقاشی، خطاطی و هنرهای دیگر، اعتماد به نفستان را به وضوح افزایش خواهد داد.

به دیگران کمک کنید..

منتظر نشوید که از شما کمک بخواهند. به دنبال کمک کردن به این و آن، باید بدوید. این یک دستورالعمل است؛ همسایه تان از بازار برمی گردد و دستش حسابی پُر است و زنبیل دارد از دستش می افتد پیرمرد مغازه دار، زورش نمی رسد که به تنهایی، کرکره مغازه را بدهد بالا. خب، چرا معطلید؟ مگر نمی خواستید تمرین های ضد خجالت تان را شروع کنید؟ چه بهتر از این؟ با این تیر، خیلی بیشتر از یکی دو نشان را خواهید زد. مطمئن باشید. خرجش فقط دو کلمه است: کمک نمی خواهید؟ (البته لبخند و ارتباط چشمی را هم هنگام ادای این دو کلمه فراموش نکنید). نمی دانید چقدر موثر است

دلتان می خواهد وقتی وارد یک جمع می شوید، با شما چطور برخورد کنند؟

دوست دارید با لبخند به استقبال تان بیایند؟ به شما توجه کنند؟ به حرف های تان صمیمانه گوش کنند و صمیمانه با شما هم کلام شوند؟ و چیزهایی از این قبیل؟

می گویند خجالتی ها، خجالتی ها را خوب می شناسند. خجالتی های جمع را پیدا کنید و با آن ها همان طوری رفتار کنید که دلتان می خواهد با شما رفتار شود. با سوال های صمیمانه تان، آن ها را به صحبت کردن وادار کنید و جواب هایشان را با اشتیاق بشنوید. این کار، هم برای معاشرتی تر شدن آن ها مفید است، هم برای خودتان یک تمرین تمام عیار مجلس آرایی است. شروع کنید و ببینید که چه قدر روی خودتان تاثیر می گذارد!

از هم صحبت خود تعریف کنید..

این که دیگر کاری ندارد. هم آسان است، هم فوق العاده موثر. اغلب آدم ها وقتی ازشان تعریف می کنید، ذوق می کنند و بیشترشان آن قدر ذوق می کنند که به هیچ قیمتی حاضر نمی شوند هم صحبتی با شما را از دست بدهند. ضمنا هنگام تعریف و تمجید از این و آن، به هیچ وجه لازم نیست دروغ بگویید. اگر کمی دقت کنید، مطمئنا در هر آدمی بالاخره یک چیزی پیدا می کنید که قابل تعریف باشد. البته تعریف هایتان هم نباید خیلی بی ربط باشد. مثلا وقتی کسی دارد درباره یک موضوع علمی با شما صحبت می کند، خیلی بی ربط است اگر بگویید: پیراهن تان چقدر قشنگ است! مثلا بهتر است خودتان را به موضوع مورد بحث، علاقه مند نشان بدهید و از جالب بودن آن موضوع صحبت کنید.

نقش آفرینی کنید..

 نقش آفرینی، یک اسلحه مخفی است که حتی مطمئن ترین و با اعتماد به نفس ترین آدم هایی هم که شما سراغ دارید، از آن بهره می گیرند. شما دلتان می خواهد وقتی به یک جمع وارد می شوید، چگونه رفتار کنید؟ مطمئن؟ با لبخند باز؟ صمیمانه؟ خوش برخورد؟ و…؟

 همه ی این ها را می توانید در خلوت خودتان و در مقابل آینه تمرین کنید. همه ی ما آدم ها کمی تا قسمتی بازیگریم. نقش آفرینی جلوی دوربین شاید کار آسانی نباشد (من واقعا نمی دانم سخت است یا آسان)؛ ولی نقش آفرینی در خلوت و در مقابل آینه را مطمئن هستم که کار آسانی است. تمرین های مکرر این چنینی، ناخودآگاه تان را به همان سمتی می برد که بیشتر تمرینش را می کنید و کم کم ،شما همانی خواهید شد که دلتان می خواهد

هیچ وقت کسی را در حضور جمع تحقیر نکنید.

همه ی ما آدم ها به آرامش و کمک دیگران احتیاج داریم؛ نه به دشمنی و آزار و اذیتشان. مطمئنا وقتی شما کسی را تحقیر یا مسخره کنید، او هم به دنبال بهانه ای خواهد گشت تا این لطف شما را جبران کند! انرژی منفی برای این و آن نفرستید تا انرژی منفی برایتان نفرستند. موقع انتقاد کردن از این و آن هم، یادتان باشد که نباید از هیچ کس در حضور جمع با تندی و خشونت انتقاد کنید. وقتی ارتباطتان با دور و بری ها دوستانه و صمیمانه باشد، آن ها هم برای رفع این جور مشکلات و از جمله برای رفع این حس خجالت درونی به شما کمک خواهند کرد.

تهیه و تنظیم: مهدیه زمردکار