شهر بهار را بهتر بشناسيم

يشينه تاريخي:

در اوايل قرن پنجم شهر بهار مرغزاري يكي از امراي سلجوقي به نام قراتكينبوده‌است. در سال هجري ۸۰۰ كه اميرتيمورگوركاني آسياي صغير و شام را به تصرف درآورد، هفت ايل بزرگ را به نواحي مختلف ايران كوچاند كه در اين بين، ايل بهارلو(از جمله ايلات قراقويونلو) مرغزار بهار را (قُرُق) و ييلاقخود قراردادند. اين ايل در زمان صفويه در قراتكينساكن شدند و به سبب  غلبه بهارلوها اين منطقه به بهار موسوم شد. بهار در گذشته‌هاي بسيار دور ازمنظره‌هاي زيبا و از نعمت‌هاي خدادادي و طبيعي زيادي بهره‌مند بوده‌است و به روايت تاريخ زين العابدين شيرواني در سنه ۱۲۵۳ ه ق، سپاهيان هلاكوخان و مغول،آن را ويران و قلعه شهر را با خاك يكسان كردند. در سال ۸۰۰ ه ق امير تيمور گوركاني، هفت ايل ترك زبان كه يكي از آنان ايل بهارلو بود به نواحي كردستان و همدان كوچانده و ييلاق خود را همچونقراتكين (يكي از امراي سلجوقي به سال ۳۰۸ه ق مرغزار و چمن‌هاي بهار قرارداد.مهم‌ترين جاذبه‌هاي گردشگري شهرستان بهار
* شهر لالجين
* آرامگاه شيخ محمد بهاري
* تپه و پل مهاجران (ماران)
*كاروانسراي تاج‌آباد
*تپه سيمين زاغه
فعاليت عمده صنايع دستيشهرستان بهار در زمينهبافت قالي و ساخت سفال و سراميك است كه سفال و

سراميك آن شهره جهاني دارند. مردم
زبان عموم مردم اين شهرستان فارسي و تركيآذربايجاني است و عده
قليلي نيز به لري و كردي تكلم مي‌كنند.دين آنان اسلام و مذهب آنان نيزشيعه است. گذری بر زندگانیعارف کامل و عالم عامل حضرت آیت الله حاج شیخ محمّد بهاری (رض) ولادت :عارف کامل، عالم ربّانی ، حکیم فرزانه، مجتهد عادل، فقیه نامدار حضرت آیت الله حاج شیخ محمّد بهاری (رض) در خانواده ای اصیل و مذهبی در شهر بهار از توابعهمدان در سال ۱۲۶۵ ه.ق  متولد شد. پدرش میرزا محمّد بهاری از کسبه و کشاورزان شریف و متعهد آن خطه و با تمکن مالی مناسب بود که همسری با ایمانو سه فرزند پسر بنام های صادق، فرّخ ، محمّد و یک دختر بنام خانم داشت.تحصیلات و اساتید :شیخ محمّد بهاری همراه با شیخ محمّد باقر بهاری تحصیلات خود را در مکتب ملّا عبّاسعلی آغاز کرد و در محضر اوّلین استاد خود خواندن و نوشت و نیزقرائت قرآن کریم و احکام شرعی را آموخت. در نوجوانی وی علاقه زیادی به فراگیری علم داشت و از اینرو دروس حوزوی را نزد ملّا جعفر بهاری فرا گرفت.در خصوص ملّا جعفر آورده اند که دانشمندی وارسته بوده که از طریق کشاورزی امرار معاش میکرده و علاوه بر مدارج علمی بالا،  از زهد و تقوی نیز برخوردار بوده است. ضمیر پاک ، قلب مطمئن و آرامش خاطر از دیگر ویژگیهای ایشان بوده و گویا پایه های اولیة مدارج علمی_عرفانی شیخ محمّد بهاری و شیخ محمّد باقر بهاری در محضر ایشان شکل گرفته است.شیخ محمّد بهاری پس از اتمام تحصیلات مقدماتی برای ادامه تحصیل از بهار به همدان رفت و هرچند اطلاعات بیشتری از این دوره زندگی ایشانباقی نیست لیکن آورده اند که ایشان در درس استاد اسماعیل همدانی شرکت میکرده است. عارف بهاری پس از این مرحله به بروجرد عزیمت کرده  و در درس آیت الله حاج میرزا محمود بروجردی پدر آیت الله العظمی حسینبروجردی (ره) شرکت نمود و دروس فقه و اصول را نزد ایشان فراگرفتهتا اینکه در سن ۳۲ سالگی با اخذ درجه اجتهاد به زادگاه خود برمیگردد و پس از مدت کوتاهی اقامت در شهر بهار و ارشاد مردم به همراه پدرش و به قصد زیارت عازم عراق میگردد. و اینگونه بود که شیخ محمد بهاری در سال ۱۲۹۷ه. ق . برای ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه نجف اشرف گردید و از استادی و نعمت وجودی آیت الله العظمی آخوند ملّا حسینقلی شوندی درجزینی همدانی (متوفی ۱۳۱۱ ه. ق. ) بهره مند میگردد و دروس قرآنی و عرفانی را نزد ایشان تکمیل مینماید. و اما در خصوص عظمت جایگاه علمی و معنوی آخوند ملّا حسینقلی همدانی، شهید بزرگوار علامه مطّهری توصیف قابل توجهی داشته و میفرمایند:« بزرگترین حسنة حکیم (ملا هادی )سبزواری ، مرحوم حکیم ربانی، عارف کامل الهی و فقیه نامدار ملّا حسینقلی همدانی درجزینی قدّس سرّه است. این مرد بزرگ و بزرگوار فرزند یک چوپان پاک سرشت بود که برای ادامه تحصیل از همدان به تهران آمد، صیت، شهرت و جاذبة معنوی حکیم سبزواری او را به سبزوار کشانید ، مدتی که تاریخ و مقدارش را فعلاً نمیدانم در حوزه آن حکیم شرکت کرد. اگر همه شاگردان حوزه حکیم سبزواری به حضور در حوزه او افتخار میکنند ، حوزه حکیم به حضور چنین مردی مفتخر است».علی ایحال در آن زمان شاگردان مکتب تربیتی آخوند را بیش از سیصد نفر ذکر کرده اند ؛ که از جمله شاگردان مشهور آن عارف وارسته ، بزرگانینظیر : سید احمد کربلایی ؛ سیر ابوالقاسم اصفهانی ، شیخ محمد بهاری همدانی،دولت آبادی، شیخ باقر آقا موسی ، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، سید محمد سعید حبوبی ، شیخ آقا رضا تبریزی، شیخ علی(فرزند آخوند) ،شیخ علی قمی، شیخ مولی شراره میباشند. آیت الله سید محمد حسین تهرانی نیز شیخ محمد بهاری و سید احمد کربلایی را ممتاز ترین شاگردان آخوند همدانی دانسته و در باره سید احمد کربلایی فرمود: از اعظم فقهای شیعهامامیه و از اساتید حکمت و عرفان الهی بوده است اما در حکمت و عرفان او همین بس که پس از رحلت مرحوم عارف بی بدیل و حکیم و مربی و مدرس و فقیه بی نظیر حضرت آیت الله آخوند ملّا حسینقلی همدانی – رضوان الله تعالی علیه – در نجف اشرف، با عدیل و هم ردیف خود ، مرحوم شیخ محمّد بهاری در میان سیصد تن از شاگردان آن مرحوم ، سرآمد و شاخص بود. که پس از مهاجرت بهاری به همدان ، سید احمد کربلایی ،یگانه عالم اخلاق و مربی نفوس در طی طریق الهی و سیر در معرج و مدارج کمال نفس انسانی و ایصال به کعبه مقصود و حرم معبود بود. و این مویدآن است که شیخ محمّد بهاری در این مسیر بر سید احمد کربلایی توفق و اولویت داشته است.بهر حال در این مرحله از زندگی شیخ محمد بهاری، شاگرد برجسته و ممتاز حوزه  آخوند همدانی میشود   بگونه ای که آخوند همدانی در باره اش فرمودند:« حاج شیخ محمد حکیم اصحاب من است.»و عارف بهاری نیز توفیق مییابد تا زمان وفات آن مرد الهی ازمحضر پر فیضش بهره مند گردد.اخلاق و کرامات شیخ محمّد بهاری (رض):اسرار الهی در دل تابناک عارف بهاری تجلی نموده بود و آن بزرگوار از حیث اخلاق شخصیتی متواضع و مودب بود. در حفظ آداب معاشرت و سعة صدر، سعیی بلیغ مینمود. عارف بهاری در اخلاق ،حسن رفتار، حلم، بردباری و خوش خلقی در بین شاگردان مرحوم آخوند زبانزد و نمونه بودند . ایشان همواره سعی مینموند تا شیوه تربیتی استادش را ادامه دهند و بسیاری از عالمان و تاجران با ملیت های ایرانی، عربی و هندی شیوه سلوک و خود سازی را از ایشان طلب می کردند و وی نیز با گشاده رویی، مهرو محبت ، چه شفاهی و چه کتبی آنان را هدایت و ارشاد می نمودو به تربیت ایشان دقت و توجه ویژه ای داشت بطوری که در مراسلة دوازدهم خویش در کتاب تذکره المتّقین اینگونه مینویسد: « جماعتی از اهل هند تازه اسلام قبول کرده اند، گاهی محتاج بهبعضی از فروع فقهیه میشوند، میترسم رجوع به این ولایت بکنند،اگر من نباشم سایر علماء از عهده آن مسائل فقهیه برنیایند، یا در بَلَد نباشند یا عارضه ای برای آنها رخ داده باشد ، یا تأمل درست نکنند و این مطلب شکست اسلام باشد، من راضی نمی شوم».و بدین سبک و سیاق و التزام بود که مکتب آخوند همدانی را استمرار و تداوم بخشید.شیخ محمّد بهاری در جذبه نظیر استادش آخوند همدانی بود.او  در همان برخورد اول ،طرف مقابل را مجذوب و شیفته خود می ساخت.گویند روزی او در نجف اشرف با جمعیتی از طلاب در محوطة مدرسه ایستاده بودند که رهگذری به طلاب جسارتی میکند و طلبه ها درصدد پاسخ به توهین آن فرد بر می آیند اما عارف بهاری می فرمایند:او را به من واگذارید و آنگاه به  رهگذر میگوید: آیا نخواهی مُرد؟ آیا وقت آن نرسیده که از خواب غفلت بیدار شوی ؟ و بلادرنگ آن نگاهی به پُشت میکند و خطاب به بهاری میگوید: چرا! چرا! اتفاقاً موقعش فرا رسیده است. او در محضر بهاری توبه میکند و تحول درونی در او ایجاد میگردد و از زهّاد و اوتاد زمان خود میشود.بهر حال عارفان مجذوب همواره توجه و عنایتشان مصروف ماندندر مدار جذبه الهی است و هیچ توجه به کرامت نداشته و حتی توجه به کرامت را مایه غرور و خروج از مدار الهی میدانند. عارفان خوب میدانند که کرامات همچون کَهی است که از خرمن گندم برای صاحبش میماند و اصل مطلب را به فرع آن نمیبخشد.شاگردان عارف بهاری:شیخ محمّد بهاری شاگردان بسیاری داشته که در حوزه علمیه نجف ضمن تحصیل علوم دینی به تدریس نیز مشغول بوده اند. نامه های ایشان در کتاب تذکره المتّقین  حکایت از وجود شاگردانی دارد که مورد توجه و عنایت عارف بهاری بوده اند .عارف فرزانه و عالم ربانی حاج شیخ لطیف بهاری(رض) از شاگردان ایشان بشمار میرود و شیخ  محمّد بهاری(رض) در ملاقات با اهالی بهار از معنویت ، زهد و عرفان وی بسیار تعریف میکرده است. از دیگر شاگردان شیخ محمّد بهاری ، سید علی قاضی طباطبایی تبریزی میباشد که از شخصیت های کم نظیر معاصر در عرفان بوده که مفتخر به استادی علامه طباطبایی میباشد. قاضی طباطبایی(ره) نزد شیخ محمد بهاری عرفان را آموخت. شیخ اسماعیلتائب تبریزی از شاگردان عارف بهاری بوده و نزد ایشان ادب و اخلاق را تَلَمُّذ نمود و همچنین ایشان تذکره المتّقین را گردآوری نموده است. بهر حال از نظر علمی عارف بهاری به درجات عالی عرفان و اجتهاد نائل آمده بودند و در این مسیر شاگردان بسیاری نیز تربیت کرده اند.آثار:آثار بجا مانده از عارف کامل حضرت آیت الله حاج شیخ محمّد بهاری(رض) منحصر به مکاتباتی است که برای شاگردان خود نگاشته است که تعدادی از این مکاتبات ارزشمند و عرفانی با قلمی نافذ در کتاب تذکره المتقیّن گرد آمده است.حاج شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب ارزشمند الذریعه الی تصانیف الشیعه ،از کتاب منشآت بهاری یاد میکند و می نویسند: « منشآت الحاج شیخ محمد بهاری الهمدانی النجفی به طبع تهران ».کتاب دیگری بنام «کتاب القضاء» را نیز به حاج شیخ محمد بهاری(رض) نسبت میدهند.بهر حال اگر آثار مکتوب و قلمی زیادی از ایشان به یادگار نمانده است خود نشان از توجه و عنایت  بیشتر آن عارف کامل به تربیت شاگردان و رجال دینی و نیز اهتمام خاص به سیر و سلوک آنها بوده بگونه ای که کتاب تذکره المتّقین نیز ماهیتاً دستورالعمل و نسخه عرفانی برای تهذیب نفس شاگردان است.مضافاً اینکه بر هیچ سالکی مستور نیست که هرکلام و گفتاری از کتاب وزّین و ارزشمند تذکره المتّقین خود کتابی کاملو شامل محسوب میگردد. مسلک عرفانی:گفته اند که بزرگترین عامل ترقی و تکامل بشر، به ویژه عارفان و سالکانمقوله بیم و رجاء است.از مظاهر ادب در پیشگاه خداوند ، بیم از عذاب وامید به رحمت الهی میباشد.از طرفی خوف و رجاء همیشه به یک اندازهنزد عارفان مطرح نبوده و برخی بُعد  خوف را و عدّه ای دیگر بُعد رجاء را در مسیر طریق الی الله غالب دانسته و گویند حاج شیخ محمّد بهاری(رض) از آن دسته است که بُعد رجاء را بر خوف غلبه میداده و از این رو ایشان را در زمره عارفان خراباتی دانسته اند ؛ لیکن بایستی اذعان نمود این مرز بندی نمی تواند برای واصلان و مجذوبان حضرت حقّ  جَلّ شَأّنهُ العظیم محلی از اعراب داشته باشد چرا که عارفان فراتر از حیات معقول و در واقع در حیات فوق معقول آنچنان از خویش بیگانه و غرق در مدار تجلی ذاتاقدس خالق خویش هستند که نه بیان و توصیف حالشان از گفتارشان پیداست و نه توصیفشان در شأن ادراک خاکیان وامانده  از راه است. ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموزاین مدعیـان در طلبش بیخبرانندکان سوخته را جان شد و آواز نیآمدکان را که خبر شد خبــری باز نیامد وفات: ماه کنعانی من مسند مصر آنِ تو شدوقت آنست که بدرود کنی زندان را در نجف حاج شیخ محمّد بهاری(رض) دچار بیماری مزمن میشود و اطباء راه
علاج او را تغییر آب و هوا میدانند و ایشان باتوجه به توصیه پزشکان عازم ایران
میگردد و مدتی در مشهد ماندگار میشود تا اینکه بار دیگر تصمیم میگیرد تا به
نجف اشرف بر گردد. در طی مسیر بازگشت ایشان ابتدا به تبریز سفر می نماید
و در ادامه راه به علت بیماری و وضعیت جسمانی مجدداً عازم بهار میگردد و تا
پایان عمر پر برکت خود یعنی نهم رمضان ۱۳۲۵ ه. ق. در این شهر اقامت
می کند. در لحظات آخر  و به هنگام مفارقت روح از جسم  از آن عارف کامل
درخواست میگردد که پیکرش را  به عتبات برای تدفین ببرند، لیکن استاد با
توجه به آینده این خطه ابراز میدارند که می خواهم اینجا در بین شهیدان باشم
و اینک مرقد آن مجذوب طریق الی الله در بین بیش از یکصد و پنجاه شهید،
همچون نگینی زیارتگاه عاشقان و محبّانِ، سالکین و  مجذوبین حضرت حقّ جَلّ شأنِهُ العظیم است.

 

منبع : وبلاگ معاونت پرورشی شهرستان بهار

 

به قلم آقای عبدالله جعفری